خانه :: اساتید :: اخبار

بازدید:21401   بروزرسانی: 19-05-1402

Ahmad Rahmani

احمد رحمانی - آقاعلی قاسمنیان
تاثیر کلاسهای تربیت بدنی عمومی بر شاخص های روان¬شناختی در دانشجویان
Effect of University physical education courses on students' psychological indices
چکيده


چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش و تمرین در کلاس¬های تربیت بدنی عمومی دانشگاه بر سلامت روانی دانشجویان می¬باشد. روش این پژوهش از نوع تجربی بوده، که به صورت میدانی و مداخله¬ای و با استفاده از طرح پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است.  تعداد 593 نفر در دو گروه تجربی (آموزش بسکتبال، والیبال، و آمادگی جسمانی) و کنترل ( بی¬تحرک) قرار گرفتند. وضعیت سلامت روانی شرکت¬کنندگان با استفاده از پرسشنامۀ سلامت عمومی (GHQ-28) سنجیده شد. یافته¬ها نشان داد که با افزایش سن احتمال ابتلا به اختلالات روانی افزایش می¬یابد(p=0.018). آموزش بسکتبال تاثیر مثبتی بر خرده مقیاس های اضطراب وشکایت جسمانی داشت (p≤0.01). اما در مورد گروه¬های والیبال و آمادگی جسمانی تاثیر معنادار مشاهده نشد. به نظر می¬رسد که این نتیجه می¬تواند حاصل مشارکت اجتماعی عمومی و تکرار خاطرات خوب دانشجویان از بسکتبال باشد. توصیه می¬شود که آموزش رشته بسکتبال در کلاس¬های تربیت بدنی عمومی در اولویت قرار گیرد. مقدمه امروزه صنعتی شدن جوامع و رشد سریع جمعیت از و شیوع زندگی ماشینی، موجبات بروز زندگی کم تحرک، مشکلات روانی و استرس را فراهم نموده است. گزارش سازمان جهانی بهداشت حاکی است که اختلالات روانی حدود 10 در افراد بالغ جامعه را گرفتار کرده و بروز این اختلالات رو به افزایش است. مطالعات انجام شده در کشورمان آمار قابل تاملی از شیوع اختلالات روانی را در اقشار مختلف نشان می¬دهند برای مثال، بر اساس نتایج طرح ملی سلامت در سال 1378 میزان شیوع اختلالات روانی 21 درصد گزارش شده است (Cheung & Yip, 2000). در این میان، شیوع علایم افسردگی و اضطراب بیش از علایم اختلال جسمانی و اختلال عملکرد اجتماعی می¬باشد (Noorbala, Bagheri Yazdi, Asadi Lari, Mahdavi, & Reza, 2011). همچنین، در پروژه سنجش عدالت در سال 1387 که بر روی 19370 نفر از شهروندان بالای 15 سال شهر تهران انجام شد، 2/34 درصد آزمودنی ها مشکوک به اختلال روانی بودند. براین اساس، برآورد شده است که حدود دومیلیون نفر در تهران نیازمند خدمات بهداشت روانی هستند (Noorbala et al., 2011). بسیاری از این اختلالات گریبانگیر نیروی فعال جامعه است و می¬تواند عملکرد و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. بدیهی است که برای مقابله با تهدیدات و دست¬یابی به پیشرفت در زمینه های مختلف علوم، اعم از فن-آوری، صنعت، پزشکی، اقتصاد، و... ، سلامت نیروی متفکر، متخصص، و کارآمد جامعه ضرورتی انکار ناپذیر است. اصولا دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه¬ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی و نداشتن درآمد کافی، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و ...، مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و نیازمند دریافت آموزش و مشاوره در این مورد هستند (شريعتي و همکاران، 1381). بر اساس گزارش¬های موجود، وقوع بیماری روانی در میان دانشجویان در حال افزایش می¬باشد. نتایج یک پژوهش طولی نشان می¬دهد که امروزه دانشجویان نسبت به گذشته به میزان بیشتری به مرکز مشاوره دانشگاهی مراجعه می¬کنند و مشکلات آن¬ها نیز پیچیده¬تر شده است (محمدزاده و همکاران، 1391). به عنوان مثال، شریعتی و همکاران در تحقیقی بر روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران نشان دادند که شیوع اختلالات روانی 6/42 درصد است (شريعتي و همکاران، 1381). در پژوهش محمدزاده و همکاران نیز اعلام شد که 17 درصد از دانشجویان دانشگاه ایلام در معرض خطر بیماری¬های روانی هستند (محمدزاده و همکاران، 1391). از این رو، لزوم توجه به مشکلات روانی دانشجویان موجب به کارگیری تدابیر مختلف در پیشگیری از اختلالات روانی این قشر شده است. در این راستا، با توجه به ارتباط فعالیت¬های جسمانی با طیف وسیعی از مسائل سلامت، ورزش و فعالیت¬بدنی همواره به عنوان یکی از راهکارها مورد توجه قرار گرفته است. برخی از مطالعات بالینی و اپیدمیولوژیک از نوع پژوهش¬های مقطعی و طولانی روشن کرده¬اند که بین فعالیت جسمانی و نشانه¬های افسردگی و اضطراب، ارتباط منفی نیرومندی وجود دارد. بعلاوه، تمرینات بدنی بخش جدایی ناپذیر بسیاری از شرایط درمانی و توان بخشی محسوب می¬شود (شجاع¬الدین و همکاران، 1392). با این وجود، بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه فعالیت بدنی و سلامت روانی دانشجویان از مداخله-های تمرینی کنترل شده برای سنجش تاثیر فعالیت بدنی بر سلامت روانی استفاده کرده اند (شجاع¬الدین و همکاران 2013; سهرابی, 2012). اما اجرای این نوع تمرینات را در شرایط عادی و اوقات فراغت روزمره دانشجویان به ندرت می¬توان مشاهده کرد. از طرفی، کلاسهای تربیت بدنی عمومی فرصتی را برای دانشجویان فراهم می¬آورد که در طول دوره تحصیل حداقل به مدت دو ترم به صورت اجباری به فعالیت بدنی بپردازند. با این حال، در مورد تاثیر  آموزش بسکتبال در  این کلاس¬ها بر سلامت روانی گزارشی وجود ندارد. از این¬رو، پژوهش حاضر ضمن بررسی سلامت روانی دانشجویان، نقش آموزش و تمرین بسکتبال در کلاس¬های تربیت بدنی عمومی دانشگاه، در سلامت روانی دانشجویان را مورد بررسی قرار می¬دهد. بدیهی است که نتایج این تحقیق می¬تواند در برنامه¬ریزی و ارائه راهکار برای ارتقاء سلامت، پیشگیری از مشکلات روانی، و افزایش کارآیی دانشجویان، موثر واقع شود. روش پژوهش روش این تحقیق تجربی بوده، که به صورت میدانی و مداخله¬ای و با استفاده از طرح پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است.  جامعه آماری این پژوهش تعداد 4120 نفر از دانشجویان پسر واحد تربیت بدنی عمومی 1 و 2 دانشگاه زنجان در نیمسال اول و دوم 92-91 می¬باشند، که از بین آن¬ها تعداد 584 نفر در دو گروه تجربی (آموزش و بازی بسکتبال، والیبال، و آمادگی جسمانی) و کنترل ( بی¬تحرک) قرار گرفتند. گروه تجربی بر اساس یک برنامه مدون در طول نیمسال تحصیلی (هفته ای یک جلسه به مدت 90 دقیقه) تحت مداخله آموزش و بازی بسکتبال، والیبال، و آمادگی جسمانی قرار گرفتند. درمقابل گروه کنترل در هیچگونه فعالیت ورزشی در همان مدت مشارکت نداشتند. برای اطمینان از عدم مشارکت گروه کنترل در فعالیت¬های جسمانی در اوقات فراغت، فعالیت ورزشی افراد با استفاده از پرسشنامه گودین(رحماني و همکاران، 1389) بررسی شد، و افرادی که دارای فعالیت ورزشی تاثیرگذار در اوقات فراغت بودند، از لیست آزمودنی¬ها حذف شدند. وضعیت روانی اولیه دانشجویان با استفاده از کارنامه سلامت روانی که در مرکز مشاوره دانشجویان نگهداری می¬شود، مورد بررسی قرار گرفت. این کارنامه براساس پرسشنامه طرح سلامت روانی وزارت علوم، که دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه ملزم به تکمیل آن هستند، تنظیم می¬شود. این طرح ویژه دانشجویان تازه وارد است که با هدف بررسی سلامت روانی دانشجو و غربالگری و حمایت از دانشجویان در معرض خطر انجام می¬گیرد. در این پژوهش از اطلاعات حاصل از کارنامه روانی دانشجویان فقط به منظور یکسان¬سازی وضعیت روانی آزمودنی¬ها در گروه¬های آزمایشی مورد مطالعه، استفاده شد. پس از پایان دوره تمرینات، وضعیت سلامت عمومی روانی شرکت¬کنندگان با استفاده از پرسشنامۀ سلامت عمومی (GHQ-28) سنجیده شد. این پرسشنامه که در سال 1979 توسط گلدبرگ ساخته شده از شناخته شده¬ترین ابزارها برای غربالگری و ارزیابی وضعیت سلامت روانی در حوزۀ روان¬شناسی است. این پرسشنامۀ 28 سوالی شامل 4 مقیاس 7 سوالی تحت عناوین علائم جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی، و افسردگی است. سؤال¬های این پرسشنامه به صورت چهار گزینه¬ای لیکرتی¬اند که به هر پاسخ آزمودنی نمرۀ صفر تا سه داده می¬شود و نمرۀ کلی هر فرد که از حاصل جمع نمره¬های 4 خرده مقیاس به دست می آید،  سلامت عمومی او را نشان می دهد. در یک بررسی(اميديان, 2009). ضریب پایایی از طریق روش بازآزمایی برای کل پرسشنامه 72/0، و برای خرده آزمون های علائم جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی، و افسردگی به ترتیب، 60/0، 68/0، 57/0، و 58/0 گزارش شده است. ضریب پایایی به روش دونیمه¬کردن برای کل مقیاس 93/0 و برای خرده مقیاس های فوق به ترتیب 86/0، 84/0، 68/0، و 77/0 بود. در بررسی اعتبار این پرسشنامه، همبستگی بین خرده آزمون¬های GHQ-28 با کل پرسشنامه بین 72/0 تا 87/0 به دست آمد (ضرغامی و همکاران، 1389). در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه  929/0، و برای خرده آزمون¬ها به ترتیب 833/0، 847/0، 669/0، و 907/0، به دست آمد. ابراهیمی (1385) نقطه برش بالینی این آزمون را در کشور ما مطالعات مختلف نقطۀ برش این آزمون را 24 و امیدیان (اميديان, 2009) آن را 23 ذکر کرده¬اند. به این ترتیب کسانی که نمرۀ کمتر از 23 کسب می¬کنند به عنوان افراد برخوردار از سلامت روان و افرادی که نمره بالاتر بدست می¬آورند در گروه افرادی قرار می¬گیرند که سلامت روانی خوبی ندارند (اميديان, 2009). همچنین، نقطه برش برای هریک از زیرگروههای چهارگانه، معادل نمره 6  تعیین شده است (Noorbala et al., 2011). به منظور بررسی اثربخشی نوع فعالیت¬ها و مقایسه گروه¬ها از آزمون ANOVA استفاده شد. برای تحلیل آماری داده¬ها، نرم افزار آماری SPSS16 مورد استفاده قرار گرفت. یافته¬ها       میانگین سنی دانشجویان 64/21 سال بود. نتایج نشان داد که با افزایش سن احتمال ابتلا به اختلالات روانی افزایش می¬یابد (p=0.018). بر اساس آزمون ANOVA مشخص شد که نوع مداخله آموزش و تمرین در کلاس¬های تربیت بدنی عمومی بر سلامت روانی تاثیر  دارد (F4,679= 5.998, p=0.000). آزمون تعقیبی نشان داد که میانگین نمره سلامت روانی در بسکتبال (M= 19.48 , SD=10.11) به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (شکل 1). اما در مورد گروه¬های والیبال و آمادگی جسمانی این تفاوت معنادار نبود. یعنی، آموزش و تمرین بسکتبال در کلاس¬های تربیت¬بدنی عمومی تاثیر مثبتی بر سلامت روانی شرکت کنندگان داشته است. سایر یافته¬ها نشان داد که به رغم تاثیر کلاس¬های بسکتبال بر سلامت روان، تاثیر این کلاس¬ بر خرده مقیاس¬های سلامت روان یکسان نبود. براین اساس، تاثیر مثبت و معنادار کلاس¬های آموزش و تمرین بسکتبال تنها بر خرده مقیاس¬های شکایت جسمانی (F4,734= 7.62, p=0.000)، و اضطراب (F4,716= 10.53, p=0.000) مشاهده شد. اما در مورد خرده مقیاس¬های اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی تاثیر معناداری مشاهده نشد. به عبارت دیگر، تمرینات بسکتبال تاثیر مثبتی بر خرده مقیاس¬های شکایت جسمانی و اضطراب داشته است (شکل1). شکل 1- میانگین نمرات سلامت روانی.  * نشان دهنده p≤0.01 است. بحث و نتیجه گیری در این تحقیق ما شواهدی را مبنی بر ارتباط بین فعالیت بدنی و ویژگیهای روانشناختی ارائه دادیم. نتایج این تحقیق نشان می¬دهد که برنامه بسکتبال در کلاس¬های تربیت بدنی عمومی با کاهش اضطراب و شکایت جسمانی دانشجویان مرتبط است. تحقیقات نشان داده¬اند، مردانی که در فعالیت¬هایی مانند دویدن و بسکتبال شرکت می کنند، در مقایسه با مردانی که فعالیت کمی دارند، افسردگی و اضطراب کمتری را در 5 سال آتی زندگی خود تجربه خواهند کرد (Wiles, Haase, Gallacher, Lawlor, & Lewis, 2007). برخی از تحقیقات علت این ارتباط را تقویت و مشارکت اجتماعی ناشی از شرکت در برنامه فعالیت جسمانی ذکر کرده¬اند و شانس کمتری را برای تغییرات بیولوژیکی همراه با تمرین قایل هستند (Harvey, Hotopf, Øverland, & Mykletun, 2010). در مقابل، سایر تحقیقات خاطرنشان می سازند که کاهش ناقلین عصبی مانند سروتونین، اپی نفرین و دوپامین از جمله عوامل ایجاد افسردگی است و انجام ورزش می¬تواند موجب افزایش فعالیت این عوامل شود. از سوی دیگر شرکت در ورزش و تمرینات ورزشی موجب رها شدن آندروفین ،که یک عامل ایجاد کننده سرخوشی و نشاط است، می¬شود (Foley et al., 2008). تحقیقات نشان داده¬اند که آندروفین¬ها میزان اضطراب را کاهش می¬دهند (Dishman & O'Connor, 2009). همچنین، این احتمال نیز وجود دارد که تجربیات و تکرار خاطرات خوب گذشته دانشجویان در مورد بسکتبال در دستیابی به این نتیجه نقش داشته باشد. به رغم اثرات مثبت برنامه آموزش و بازی بسکتبال بر اضطراب و شکایت جسمانی، در این پژوهش این برنامه بر کارکرد اجتماعی و افسردگی تاثیری نداشت. در توجیه این یافته می¬توان عنوان کرد که تغییر در کارکرد اجتماعی و جسمانی نیاز به زمان بیشتری دارد، و انجام تمرینات به میزان یک جلسه در هفته برای دست یابی به این منظور احتمالا کافی نبوده و نیاز به جلسات تمرینی بیشتری میباشد. این یافته با نتایج ضرغامی و همکاران همخوانی دارد (ضرغامي و همکاران، 1389). در نتیجه ، به نظر می¬رسد که گنجاندن برنامه آموزش و بازی بسکتبال در واحد درسی تربیت بدنی عمومی میتواند اثرات ضد افسردگی و اضطراب را در پی داشته باشد. بنابراین با توجه به اجباری بودن واحد تربیت بدنی برای دانشجویان، برنامه ریزی آموزش و بازی بسکتبال در این کلاس¬ها می¬تواند اثرات مثبتی بر سلامت روان و به تبع آن افزایش کارآمدی آنها داشته باشد.