بازدید:29132 بروزرسانی: 29-06-1397
حسین اترک
دلایل فلسفی موافقان و مخالفان سقط جنین (سقط جنین در فلسفه اخلاق) |
در رابطه با سقط جنين سه ديدگاه وجود دارد: موافقان آزادي سقط که عمدتاً به اولويت حقوق زن مانند حق تصميمگيري براي توليد مثل، حق کنترل بر بدن خويش، اصل خود- تعييني زن و عدم تشخص اخلاقي جنين اشاره ميکنند؛ مخالفان آزادي سقط که به تشخص اخلاقي، انسانيت و حق حيات جنين توسل ميجويند؛ ميانهروها که جواز سقط را منوط به اموري چون عدم سلامت و نقص جنين، تأثير بارداري زن بر سلامت خويش و خانواده و ميزان مسؤوليت زن در بارداري منوط ميکنند. دو مسأله محل نزاع است: اول، آيا جنين انسان است و از چه زماني يک شخص اخلاقي داراي حقوق انساني مانند حق حيات ميشود. دوم، در تعارض حقوق زن و جنين، کداميک اولويت و تقدم دارد؟ مخالفان سقط، جنين را از زمانهاي اوليه رشد داراي تشخص و حقوق اخلاقي ميدانند و تشخص اخلاقي را بر اساس رشد بيولوژيکي تفسير ميکنند. موافقان سقط، زمان تشخص را به مراحل متاخر تکامل جنين و حتي بعد از تولد موکول ميکنند و رشد عقلي و رواني جنين را ملاک تشخص قرار ميدهند. برخي نيز بر فرض انسانيت جنين حقوق مادر را مقدم بر حقوق جنين ميپندارند. بهنظر نگارنده، مسألهي اصلي در سقط جنين حق حيات داشتن جنين و تعيين زمان انسان شدن آن است. حق حيات دائر مدار حيات است. جنين از زماني که اعضاي اصلي و رئيسه بدن کامل ميشوند، يک انسان است و حق حيات دارد و سقط آن جايز نيست مگر براي حفظ جان مادر. قبل از اين زمان، سقط مطلقاً جايز است چون جنين انسان نيست. کلید واژه ها: اخلاق ، جنين ، سقط ، حق حيات ، تشخص در رابطه با سقط جنين سه ديدگاه وجود دارد: موافقان آزادي سقط که عمدتاً به اولويت حقوق زن مانند حق تصميمگيري براي توليد مثل، حق کنترل بر بدن خويش، اصل خود- تعييني زن و عدم تشخص اخلاقي جنين اشاره ميکنند؛ مخالفان آزادي سقط که به تشخص اخلاقي، انسانيت و حق حيات جنين توسل ميجويند؛ ميانهروها که جواز سقط را منوط به اموري چون عدم سلامت و نقص جنين، تأثير بارداري زن بر سلامت خويش و خانواده و ميزان مسؤوليت زن در بارداري منوط ميکنند. دو مسأله محل نزاع است: اول، آيا جنين انسان است و از چه زماني يک شخص اخلاقي داراي حقوق انساني مانند حق حيات ميشود. دوم، در تعارض حقوق زن و جنين، کداميک اولويت و تقدم دارد؟ مخالفان سقط، جنين را از زمانهاي اوليه رشد داراي تشخص و حقوق اخلاقي ميدانند و تشخص اخلاقي را بر اساس رشد بيولوژيکي تفسير ميکنند. موافقان سقط، زمان تشخص را به مراحل متاخر تکامل جنين و حتي بعد از تولد موکول ميکنند و رشد عقلي و رواني جنين را ملاک تشخص قرار ميدهند. برخي نيز بر فرض انسانيت جنين حقوق مادر را مقدم بر حقوق جنين ميپندارند. بهنظر نگارنده، مسألهي اصلي در سقط جنين حق حيات داشتن جنين و تعيين زمان انسان شدن آن است. حق حيات دائر مدار حيات است. جنين از زماني که اعضاي اصلي و رئيسه بدن کامل ميشوند، يک انسان است و حق حيات دارد و سقط آن جايز نيست مگر براي حفظ جان مادر. قبل از اين زمان، سقط مطلقاً جايز است چون جنين انسان نيست. کلید واژه ها: اخلاق ، جنين ، سقط ، حق حيات ، تشخص کلیدواژه ها: اخلاق ، جنين ، سقط ، حق حيات ، تشخص |