خانه  :: اساتید  :: اخبار

سیره تربیتی امام محمدباقر علیه السلام
شهادت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد



حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) اوّل ماه رجب ، يا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدينه متولّد گرديد.
پدر بزرگوارش ، حضرت على بن الحسين ، زين العابدين (علیه السلام) ، و مادر مكرّمه اش ، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى باشد. از اين رو ، آن حضرت از ناحيه پدر و مادر به بنى هاشم منسوب است.
شهادت امام باقر (علیه السلام) در روز دوشنبه 7 ذيحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى ، به دستور هشام بن عبدالملك خليفه اموى ، به وسيله خوراندن سم ، اتّفاق افتاد و مزار شريفش در مدينه در قبرستان بقيع مى باشد.
آن حضرت يكى از اطفال اسير فاجعه كربلا مى باشد كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مباركش گذشته بود.

سيره تربيتي امام باقر(علیه السلام)
 

امام باقر(ع) كه قرآن مجسم و ناطق است، براساس همين روش قرآني به تربيت ديگران پرداخت. وي كه خود از صنايع و سازه هاي الهي بود، مي بايست ديگران را در مسير الهي هدايت ايصالي قرار مي داد. در روايت از معصوم(ع) آمده است: «نحن صنايع الله و الناس بعد صنايع لنا» يا «نحن صنايع الله و الخلق صنايع لنا»؛ بنابراين آن حضرت نيز به تربيت مردمان اقدام مي كرد تا سازه هاي الهي و رباني تحقق يابد.

تربيت قرآني

آن حضرت در مقام عمل به شيوه آموزشي و تربيتي قرآني، به آموزش و تربيت عالمان رباني پرداخت تا در عالم به مسئوليت تربيتي اقدام كنند.
در تربيت فرزندان نيز براساس الگوهاي قرآني عمل مي كرد و آن را تجسم مي بخشيد. محمدبن مسلم از اصحاب بزرگ آن حضرت نقل مي كند كه من در خدمت امام باقر(علیه السلام) بودم. در اين هنگام فرزند خردسالش، جعفر(علیه السلام) وارد شد و در دستش عصايي بود كه با آن بازي مي كرد. امام باقر(علیه السلام) او را به گرمي در آغوش گرفت و به سينه خود فشرد و خطاب به او فرمود: «پدر و مادرم به فدايت باد) با اين چوب) كار لهو انجام مده و بازي مكن، سپس فرمود: «اي محمد، پس از من او امام توست. از او پيروي كن و از دانش او استفاده نما، به خدا سوگند او همان صادقي است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) او را توصيف نمود كه شيعيان او در دنيا و آخرت پيروزند و دشمنانش در زمان هر پيامبري ملعون هستند. در (اين هنگام) جعفر(علیه السلام) خنديد و صورتش قرمز شد، آنگاه امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: از او سؤال كن، من از او پرسيدم اي پسر رسول خدا، خنده از كدام عضو بدن منشأ مي گيرد. جعفر(ع) فرمود: اي محمد، عقل از قلب، اندوه از كبد و نفس از ريه و خنده از طحال منشأ مي گيرد. (وقتي اين پاسخ را از او شنيدم) از جايم برخاستم و او را بوسيدم.» (بحارالانوار، ج47، ص15، ح12؛ به نقل از كفايه الاثر، ص.321)

تربيت بر پايه اعتدال

امام باقر(علیه السلام) در هر كاري از جمله تربيت و محبت بر پايه اعتدال عمل مي كرد و هرگز از آن بيرون نمي رفت، چنان كه خود در اين باره مي فرمايد: «شرالآباء من دعاه البر الي الافراط، بدترين پدران آن هايي هستند كه در نيكي و محبت نسبت به فرزندان خود زياده روي نمايند.» (تفسير نورالثقلين، ج2، ص408؛ و نيز مستدرك الوسائل، ج15، ص172)
هرچند تفاوت هاي گاه بسيار مهم و اساسي ميان فرزندان وجود دارد، ولي كسي كه در مقام تربيت است مي بايست به گونه اي رفتار كند كه حسادت فرزندان برانگيخته نشود و بلكه حتي گاه لازم است تا كودكي كه شرايطي خاص دارد و آسيب پذيرتر است موردتوجه قرار گيرد تا به ديگران آسيب نرساند. امام صادق(علیه السلام) به نقل از پدر گرامي اش مي فرمايد: به خدا قسم، رفتار من با بعضي از فرزندانم از روي تكلف و بي ميلي است. او را روي زانوي خود مي نشانم، محبت بسيار مي كنم، از وي شكرگزاري و قدرداني مي نمايم، درحالي كه اين همه احترام و محبت، شايسته فرزند ديگر من است. به اين تكلف تن مي دهم تا آنكه فرزند شايسته ام از شر آنان مصون باشد و آنان رفتاري را كه برادران يوسف با يوسف انجام دادند مرتكب نشوند. خداوند سوره يوسف را نفرستاد مگر به عنوان مثال كه بعضي از ما نسبت به بعضي ديگر حسد نورزيم چنانكه برادران يوسف به او حسد كرده و ستم نمودند.

صحبت و نصيحت با فرزندان

امام باقر(علیه السلام) در فرصت هاي مناسب با فرزندان خود صحبت مي كردند و گاهي به شكل گروهي و عمدتاً به شكل فردي به نصيحت آنها مي پرداختند. اسماعيل بن خالد نقل مي كند از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: پدرم ما (فرزندان) را جمع مي كرد و به ما مي فرمود: اي فرزندان از تعرض نسبت به حقوق ديگران بپرهيزيد، بر مشكلات و سختي ها صبر پيشه كنيد و اگر خويشان، شما را به كاري كه ضررش براي شما بيش از نفعش باشد دعوت كردند اجابت نكنيد.» (حليه الابرار، ج 2، ص 126)
از جمله سفارش هاي آن حضرت به فرزندش امام صادق(علیه السلام) اين جملات است: «خداوند سه چيز را در سه چيز ديگر پنهان كرده است، رضايش را در اطاعت مخفي كرد، پس هيچ طاعتي را كوچك نشمار، شايد كه رضايتش در همان طاعت باشد، خشم و غضبش را در معصيت پنهان نمود، پس هيچ نوع معصيتي را كوچك نپندار، شايد كه غضبش در همان باشد و اولياء خود را در ميان بندگانش پنهان كرد، پس احدي از بندگان او را حقير مدان كه شايد همان بنده، ولي او باشد.» (كشف الغمه، ج2، ص 360، سيره الائمه الاثني عشر، ج2، ص 230-229).

ضرورت تربيت با كردار

مربيان موفق در جهاد مقدس تربيت بيش از آن كه به گفتار، دعوت به نيكي كنند با عمل صالح دعوت كرده اند، پيش از آنكه سخن بگويند عمل نمودند، پيش از آن كه به تربيت ديگران اقدام كنند به اصلاح خويش پرداختند، بنابراين والدين كه خود اولين مربيان فرزندان هستند مي بايست با زبان عمل با فرزندانشان سخن بگويند، فرزندان بايد در عمل ببينند كه والدين به آنچه مي گويند پاي بند هستند و خود عمل مي كنند و گفتارشان با عملشان مطابقت دارد.
اصولاً اساسي ترين عامل تربيتي معصومان (ع) و درواقع مهمترين راز موفقيتشان در تربيت فرزندان همان تربيت با عمل و پاي بنديشان به آنچه مي گفتند بوده است و اين شيوه در سيره تربيتي امام باقر(ع) نيز كاملاً آشكار است، فرزندان آن حضرت با ديدن اعمال پدر براي انجام اعمال صالح و رفتار درست الگو مي گرفته و به راز بندگي خداوند دست مي يافتند.
از فرزند بزرگوار امام باقر(ع) نقل شده كه روزي بر پدرم وارد شدم و ديدم كه در آن روز پدرم هشت هزار دينار به تهي دستان مدينه صدقه داده و اهل خانه اي را كه تعداد آنها به يازده نفر مي رسيد آزاد كرده است.» (بحار الانوار، ج 46، ص 290)
اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل كرده است: من پيوسته رختخواب پدرم را پهن مي كردم و منتظر مي ماندم تا ايشان به رختخواب بروند و بخوابند، سپس برمي خاستم و به رختخواب خود مي رفتم، شبي آن حضرت تأخير كردند و من در طلب او به مسجد رفتم، درحالي كه مردم خواب بودند، او را در حال سجده ديدم و غير او كسي در مسجد نبود. من صداي او را مي شنيدم كه مي گفت: «سبحانك اللهم انت ربي حقا حقا، سجدت لك يا رب تعبدا و رقا، اللهم ان عملي ضعيف فضاعفه لي، اللهم قني عذابك يوم تبعث عبادك و تب علي انك انت التواب الرحيم.» (حليه الابرار، ج 2، ص 112)
ابن قداح از امام صادق(ع) نقل كرده كه: «پدرم (امام باقر(ع)) بسيار ياد خدا مي كرد، همراه او راه مي رفتم، او را در حال ذكر مي ديدم، با او غذا مي خوردم، او را در حال ياد خداوند مي ديدم، با مردم سخن مي گفت و اين كار، او را از ياد خدا غافل نمي كرد. من مشاهده مي كردم كه زبان او مدام درحال گفتن ذكر لااله الاالله بود. پدرم ما را جمع مي كرد و ما را به ذكر و ياد خدا امر مي فرمود و اين كار تا طلوع خورشيد ادامه داشت، هر كدام از ما را كه قرائت قرآن آموخته بود به خواندن قرآن و هر كدام كه قرآن نياموخته بود به گفتن ذكر امر مي كرد.» (الكافي، ج 2، ص 299؛ بحار الانوار، ج 46، ص 8- 297؛ جليه الابرار، ج 2، ص 111- 110)
اين ها تنها نمونه هايي از سيره تربيتي امام باقر(علیه السلام) است كه برگرفته از آموزه هاي قرآني است. از اين روست كه اهل بيت(ع) را تجسم و ناطق قرآن گفته اند، چرا كه قرآن، بخشي از وجود ذاتي و نوري ايشان است.
هر چند بيان همه آن چه از قرآن در حوزه تربيت بيان شده و حضرت امام باقر(علیه السلام) آن را در زندگي خويش به نمايش گذاشته را نمي توان در اين مقاله كوتاه بيان كرد ولي همين اندازه خود به تنهايي مي تواند حقيقت وجودي آن نور پاك الهي را به تصوير بكشد. باشد با پيروي از ايشان تحت ربوبيت وي قرار گرفته و رباني شويم.

منبع: پایگاه اینترنتی راسخون


ارسال شده در مورخه: 7-6-1396