خانه :: اساتید :: اخبار

Heydar Gholizadeh

سمیرا افشاری، حیدر قلی‌زاده، روح‌اله رضائی، حسین شعبانعلی فمی
عوامل تأثیرگذار بر به‌کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب در بین کشاورزان شهرستان کمیجان، استان مرکزی
Factors Affecting the Implementation of Actions related to Sustainable Management of Water Resources among Farmers in the Komijan County, Markazi Province
چکيده


سابقه و هدف: با توجه به بحران روزافزون محدودیت منابع آبی، مدیریت صحیح منابع آب و افزایش کارایی مصرف آب، به‌ویژه در بخش کشاورزی که بیشترین نرخ مصرف آب را دارد، اجتناب‌ناپذیر است. در واقع، مدیریت منابع آب هسته اصلی راهبردهای صرفه‌جویی در منابع آب به شمار می‌رود. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش‌های پرشماری همچون Shahsavari (2014)، Nori et al. (2014)، Amirkhani et al. (2011)، Mohammadi et al. (2009)، Rezadoost and Allahyari (2014)، Kulmatov (2014)، Khalili (2012) و Panahi and Malekmohammadi (2010) در این زمینه انجام شده است. در این راستا، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر به‌کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب در بین کشاورزان شهرستان کمیجان استان مرکزی بود. مواد و روش‌ها: جامعه آماری این تحقیق تمامی سرپرستان خانوارهای کشاورزی مناطق روستایی شهرستان کمیجان بود (5100=N) که 300 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسش‌نامه محقق‌ساخته بود که روایی محتوایی آن با نظرسنجی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی آن نیز از طریق بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه‌گیری، مدل ساختاری و مدل کلی به‌دست آمد. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از تکنیک چندمتغیره مدل‌سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج و بحث: در این تحقیق، پس از تأیید مناسب بودن برازش مدل اندازه‌گیری تحقیق، مدل ساختاری تحقیق بر اساس دو شاخص R2 (بیانگر میزان تأثیر متغیرهای پنهان برون‌زا بر درون‌زا) و Q2 (نشان‌دهنده قدرت پیش‌بینی مدل) برازش شد. نتایج این مرحله نشان داد مقدار دو شاخص R2 وQ2 برای متغیر پنهان درون‌زای مرتبه دوم (به‌کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب) و همچنین پنج متغیر پنهان درون‌زای مرتبه اول (شامل اقدامات فنی، اقدامات زراعی، اقدامات تکنولوژیکی، اقدامات کنترلی و اقدامات بازسازی) در حد مناسب بوده و از این‌رو، مدل ساختاری تحقیق دارای برازش مطلوب بود. به این ترتیب، فرضیه‌های تحقیق بر اساس این مدل آزموده شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد کشاورزان مورد مطالعه از میانگین سنی و سابقه کار کشاورزی بالا (به‌ترتیب 21/54 و 9/28 سال) و سطح تحصیلات پایین (7/81 درصد کمتر از دیپلم) برخوردارند. چاه نیمه‌عمیق، قنات و چاه عمیق به‌ترتیب با 43، 3/28 و 21 درصد منبع اصلی آب برای بهره‌برداران است و 6/7 درصد آنها نیز از ترکیب آب قنات و حداقل یک منبع دیگر استفاده می‌کنند. آبیاری سنتی شیوه غالب آبیاری است (3/89 درصد) و تنها بهره‌برداران اندکی از روش‌های نوین آبیاری استفاده می‌کنند. همچنین، نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان (4/90 درصد) در سطح متوسط و کمتر اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی را به‌کار می‌گیرند. بر اساس نتایج تحقیق، متغیرهای عوامل ترویجی (p-value=0.01، β=0.203)، عوامل آموزشی (p-value=0.01، β=0.299)، عوامل مشارکتی (p-value=0.01، β=0.223) و عوامل حمایتی (p-value=0.01، β=0.220) اثر مثبت و معنا‌داری بر متغیر وابسته دارند. در مجموع، این چهار متغیر در حدود 1/41 درصد از واریانس میزان به‌کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب در بین کشاورزان را تبیین می‌کنند. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این تحقیق می‌توان بیان داشت که مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی نیازمند یک رویکرد چندوجهی است و مجموعه‌ای از اقدامات فنی، اقدامات زراعی، اقدامات تکنولوژیکی، اقدامات کنترلی و اقدامات بازسازی را شامل می‌شود. نگاه تک‌بعدی و نداشتن رویکرد نظام‌مند می‌تواند به‌طور قابل توجهی منجر به کاهش اثربخشی برنامه‌های مدیریت منابع آب کشاورزی شود.