بازدید:27214 بروزرسانی: 26-03-1398
سجاد رحمتی
سحر کاوندی
بسط دایره اخلاق از دیدگاه پیتر سینگر |
زمینه و هدف: نظریههای زیستشناختی در باب سیر تکامل انسان و ساختار فیزیکی و ذهنی وی، تأثیرات گستردهای بر حوزه اخلاق داشتهاند. هدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل دیدگاه پیتر سینگر در باب بسط دایره اخلاق از رهگذر بنیانهای زیستشناختی و عقلانی اخلاق عام است. مواد و روشها: در این پژوهش روایتی، نظریه پیتر سینگر در باب بسط دایره اخلاق تحلیل و تفسیر میگردد. یافتهها: سینگر با تأکید بر اصل بیطرفی و برابری و امکان غلبه عقل بر اقتضائات طبیعت زیستشناختی معتقد است که میتوان منشأ گرایشهای اخلاقی انسان را طبیعت زیستشناختی او دانست، اما در مقام تصمیمگیری، انسان باید هنجارهای اخلاقی عرفی را مورد تأمل قرار دهد. وی محدودنمودن رعایت بیطرفی به نوع انسان را عملی دلبخواهانه و فاقد پشتوانه منطقی میداند. معیار ملاحظه بیطرفانه از نظر سینگر «قابلیت دردکشیدن و تجربه لذت» است و بر این اساس او دایره اخلاق را تا جایی که «اغلب» حیوانات و نه همه آنها را شامل شود، گسترش میدهد. نقدهایی نظیر عدم توجه به ضعف عقل و تأثیرپذیری آن از سایر گرایشهای انسان در تبیین ناسازگاری بین باورها و اعمال فرد، عدم تفکیک میان کارکرد معرفتشناسانه و منطقی عقل در بسط دگرگرایی، اهمیتندادن به ترجیحات و منافع همه موجودات در بسط اخلاق بر نظریه وی وارد است. نتیجهگیری: دیدگاه سینگر در بسط دایره اخلاق، دیدگاهی تعدیل یافته است. او معتقد است زیستشناسی صرفاً موجب تأمل مجدد در شهودهای اخلاقی میشود، اما نمیتواند هنجارهای اخلاقی ما را تعیین کند. بر این اساس میتوان با عقل و استدلال، اخلاقی عام و بیطرفانه و عاری از سوگیریهای زیستشناختی ارائه کرد. |