بازدید:31413 بروزرسانی: 21-09-1403
حسین کوهستانی، ابراهیم راستاد، نعمت اله رشیدنژاد عمران، محمد محجل
دگرشکلی، دگرسانی و نقش آنها در کانه زائی طلا در پهنه های برشی کانسار چاه باغ |
کانسار طلای چاهباغ در بخش شمال باختری پهنه سنندج-سيرجان و در فاصله 60 کيلومتری جنوب باختری دليجان واقع شده است. مجموعه سنگهای آذرين و رسوبی منطقه مورد مطالعه که در حد رخساره شيست سبز-آمفيبوليت زيرين دگرگون شدهاند، تحت تاثير پهنههای برشی با روند عمومی شمالباختری-جنوبخاوری قرار گرفته و دگرريخت شدهاند. با توجه به موقعيت زمينشناختی و ساختاری، دو تيپ کانهزائی شکلپذير و شکنا در کانسار چاهباغ قابل تميز میباشد. بيشترين تمرکز کانهزائی طلا در پهنهای به درازای يک کيلومتر و پهنای متوسط تا 60 متر، در امتداد شمال خاوری-جنوب باختری (N40-50E)، با ژئومتری عدسیشکل و شيبی به سمت شمالباختری (N60-80W)، در پهنه برشی شکلپذير رخ داده است. دگرشکلی در پهنه شکلپذير به صورت پروتوميلونيت، ميلونيت و اولتراميلونيت میباشد. کانهزائی تيپ شکنا، در امتداد گسلههای نرمال با روند N40W و شيب مايل به سمت شمالخاوری به وقوع پيوسته است. اين تيپ کانهزائی شامل رگههای سيليسی سولفيددار میباشد. رگه اصلی سيليسی سولفيدی طلادار چاهباغ 100 متر درازا و 5-3 متر ضخامت داشته و دارای راستای عمومی N35W میباشد. واحدهای سنگی دربرگيرنده اين پهنهها بطور عمده سنگهای آتشفشانی اسيدی و آتشفشانی-رسوبی دگرگونه (متاريوليت و فلسيک شيست) کاملاٌ دگرريخته میباشند. واحدهای فوق در پهنههای برشی کانسار چاهباغ تحت تاثير دگرسانی قرار گرفتهاند، بطوريکه شدت و نوع دگرسانی در واحدهای مختلف، متفاوت میباشد. از مهمترين دگرسانیها میتوان به دگرسانی سريسيتی، کائولينيتی، اپيدوتی، تورمالينی، سيليسی و سولفيدی اشاره کرد. دگرسانیهای سيليسی و سولفيدی بيشترين گسترش را در بخشهای داخلی پهنههای برشی داشته و منطبق بر پهنههای کانهدار هستند. بررسيهای انجام شده نشاندهنده ارتباط مکانی و زمانی دگرسانی با دگرشکلی میباشد. از نظر مکانی، اين ارتباط توسط انطباق پهنهبندی دگرسانی و دگرشکلی مشخص میشود. از طرف ديگر، فضاهای خالی که در طی دگرشکلی شکلپذير و فرآيند ميلونيتیشدن به وجود آمده و کاملا همروند با برگوارگی است و نيز ريزشکستگیهای موجود در پورفيروکلاستها در حين جريان کاتاکلاستيکی بلورها، هر دو توسط کوارتزها و پيريتهای مرحله هيدروترمالی بطور همزمان پر شدهاند، بيانگر همبستگی زمانی دگرسانی و دگرشکلی میباشد. نکته جالب اينکه، تغييرات عيار طلا با دگرشکلی و دگرسانی ارتباط نزديک دارد. اين ارتباط توسط نتايج حاصل از آناليز نمونههای برداشت شده از ترانشهها و تونلهای همروند و يا عمود بر برگوارگی واحدهای سنگی مشخص میگردد. بطوريکه عيارهای بالای طلا به بخشهای سيليسی و سولفيدی شده به شدت دگرريخته (ميلونيتی و اولتراميلونيتی) و رگههای سيليسی سولفيدداری که در بخشهای داخلی پهنههای دگرسانی قرار گرفتهاند، تعلق دارند. پاراژنز کانهشناختی در نوع شکلپذير شامل پيريت و کالکوپيريت و در نوع شکنا شامل پيريت، آرسنوپيريت و کالکوپيريت میباشد. هيدروکسيدهای آهن و ديگر محصولات هوازده، اين سولفيدها را در پهنههای دگرسانی همراهی میکنند. به نظر میرسد ويژگیهای کانهزائی طلا در کانسار چاهباغ میتواند به عنوان الگوئی جهت پیجوئی و شناسائی کانهزائی طلا در ديگر نواحی مشابه ايران که زمينشناسی همانندی دارند، مورد توجه قرار گيرد. |